معنی فارسی microconjugant
B1به واحدی از جفتگیری کوچک در مناطق میکروسکوپی اشاره دارد که در فرایندهای ژنتیکی دخیل است.
Refers to a small unit of mating in microscopic regions involved in genetic processes.
- NOUN
example
معنی(example):
در مطالعه علم ژنتیک، میکروکانیوگانت میتواند به نوعی از جفتگیری اشاره داشته باشد.
مثال:
In the study of genetics, a microconjugant can reference a type of mating.
معنی(example):
میکروکانیوگانتها برای تنوع ژنتیکی در میکروارگانیسمها حیاتی هستند.
مثال:
Microconjugants are crucial for genetic variation in microorganisms.
معنی فارسی کلمه microconjugant
:
به واحدی از جفتگیری کوچک در مناطق میکروسکوپی اشاره دارد که در فرایندهای ژنتیکی دخیل است.