معنی فارسی microcontroller

B1

میکروکنترلر، یک تراشه رایانه‌ای کوچک است که به طور خاص برای کنترل دستگاه‌ها و فرایندهای الکترونیکی طراحی شده است.

A small computing chip specifically designed to control electronic devices and processes.

noun
معنی(noun):

A microcomputer on a single chip, used to control some device such as an automobile engine or a toy.

example
معنی(example):

میکروکنترلر یک مدار مجتمع فشرده است که برای مدیریت یک عملیات خاص طراحی شده است.

مثال:

A microcontroller is a compact integrated circuit designed to govern a specific operation.

معنی(example):

میکروکنترلرها در سیستم‌های توکار به‌طور گسترده‌ای استفاده می‌شوند.

مثال:

Microcontrollers are widely used in embedded systems.

معنی فارسی کلمه microcontroller

: معنی microcontroller به فارسی

میکروکنترلر، یک تراشه رایانه‌ای کوچک است که به طور خاص برای کنترل دستگاه‌ها و فرایندهای الکترونیکی طراحی شده است.