معنی فارسی microcosmal

B1

میکروکوسمال، مربوط به یک سیستم کوچک که ویژگی‌های مشابه یک سیستم بزرگ‌تر را دارد.

Relating to a microcosm; considering small parts to understand the whole.

example
معنی(example):

دیدگاه میکروکوسمال به ما کمک می‌کند تا مسائل پیچیده را درک کنیم.

مثال:

The microcosmal view helps us understand complex issues.

معنی(example):

تحلیل میکروکوسمال در علوم اجتماعی معمول است.

مثال:

Microcosmal analysis is common in social sciences.

معنی فارسی کلمه microcosmal

: معنی microcosmal به فارسی

میکروکوسمال، مربوط به یک سیستم کوچک که ویژگی‌های مشابه یک سیستم بزرگ‌تر را دارد.