معنی فارسی microcosmic
B2میکروسکوپی، مربوط به یا توصیف کننده یک میکروکاسم، یا نمونهای کوچک از یک سیستم بزرگتر است.
Related to or denoting a microcosm; representing something on a smaller scale.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
یک دیدگاه میکروسکوبی به ما کمک میکند تا کل بزرگتر را درک کنیم.
مثال:
A microcosmic view helps us understand the larger whole.
معنی(example):
نمایش میکروسکوپی نویسنده از جامعه جالب بود.
مثال:
The author's microcosmic representation of society was fascinating.
معنی فارسی کلمه microcosmic
:
میکروسکوپی، مربوط به یا توصیف کننده یک میکروکاسم، یا نمونهای کوچک از یک سیستم بزرگتر است.