معنی فارسی microgramming

B1

فرایندی که در آن اندازه‌گیری‌های دقیق بر اساس میکروگرم انجام می‌شود.

The process of programming at the microgram level for more precise measurements.

example
معنی(example):

میکروگرامینگ می‌تواند دقت اندازه‌گیری‌ها را افزایش دهد.

مثال:

Microgramming can enhance the precision of the measurements.

معنی(example):

فرایند میکروگرامینگ در سمینار توضیح داده شد.

مثال:

The process of microgramming was explained in the seminar.

معنی فارسی کلمه microgramming

: معنی microgramming به فارسی

فرایندی که در آن اندازه‌گیری‌های دقیق بر اساس میکروگرم انجام می‌شود.