معنی فارسی microgrooves
B1شیارهای بسیار ریز که در سطوح مختلف، به ویژه در فناوری‌های نوری و ضبط صدا، وجود دارند.
Very small grooves that enhance functionality in various technologies, especially in sound recording and optics.
- noun
noun
معنی(noun):
The long, spiral groove of a vinyl LP record
معنی(noun):
Any microscopic groove
example
معنی(example):
سطح صفحه موسیقی دارای شیارهای ریز است.
مثال:
The surface of the record has microgrooves.
معنی(example):
شیارهای ریز به بهبود دقت دستگاه‌های نوری کمک می‌کنند.
مثال:
Microgrooves help improve the precision of optical devices.
معنی فارسی کلمه microgrooves
:
شیارهای بسیار ریز که در سطوح مختلف، به ویژه در فناوری‌های نوری و ضبط صدا، وجود دارند.
