معنی فارسی microspace
B1فضای بسیار کوچک که معمولاً در داخل دستگاهها یا سیستمها وجود دارد و میتواند تأثیرگذار باشد.
A very small space that exists within devices or systems and can impact performance.
- NOUN
example
معنی(example):
فضای میکرو داخل دستگاه به بهبود کارایی کمک میکند.
مثال:
The microspace inside the device helps improve efficiency.
معنی(example):
پژوهشگران فضای میکرو را در مدل جدید تجزیه و تحلیل کردند.
مثال:
Researchers analyzed the microspace in the new model.
معنی فارسی کلمه microspace
:
فضای بسیار کوچک که معمولاً در داخل دستگاهها یا سیستمها وجود دارد و میتواند تأثیرگذار باشد.