معنی فارسی microspacing

B1

فاصله‌گذاری بسیار کوچک که در فرآیندهای تولید و اندازه‌گیری به کار می‌رود.

Very small spacing used in manufacturing processes and measurements.

example
معنی(example):

میکروسپیسینگ برای اندازه‌گیری‌های دقیق در تولید اهمیت دارد.

مثال:

Microspacing is important for precise measurements in manufacturing.

معنی(example):

مهندسین بر روی میکروسپیسینگ تمرکز کردند تا کیفیت محصول را بهبود بخشند.

مثال:

The engineers focused on microspacing to improve product quality.

معنی فارسی کلمه microspacing

: معنی microspacing به فارسی

فاصله‌گذاری بسیار کوچک که در فرآیندهای تولید و اندازه‌گیری به کار می‌رود.