معنی فارسی microsurgical

B2

هر نوع عملی که با تکنیک‌های میکروسرجری انجام می‌شود و به کار بر روی ساختارهای کوچک مربوط می‌شود.

Related to surgery performed on very small structures using microsurgical techniques.

adjective
معنی(adjective):

Of or pertaining to microsurgery.

example
معنی(example):

تکنیک میکروسرجری به مهارت و دقت زیادی نیاز دارد.

مثال:

The microsurgical technique requires significant skill and precision.

معنی(example):

روش‌های میکروسرجری رویکردهای جدیدی به برخی از شرایط پزشکی را انقلابی کرده است.

مثال:

Microsurgical procedures have revolutionized approaches to certain medical conditions.

معنی فارسی کلمه microsurgical

: معنی microsurgical به فارسی

هر نوع عملی که با تکنیک‌های میکروسرجری انجام می‌شود و به کار بر روی ساختارهای کوچک مربوط می‌شود.