معنی فارسی microtones

B1

فواصل صوتی کوچکنر از نیم پرده که در برخی سبک‌های موسیقی استفاده می‌شوند.

Intervals smaller than the standard semitone, utilized in different musical traditions.

noun
معنی(noun):

Any interval smaller than a semitone

example
معنی(example):

میکروتن‌ها عمق و رنگ به موسیقی اضافه می‌کنند.

مثال:

Microtones add depth and color to the music.

معنی(example):

بسیاری از سبک‌های موسیقی سنتی از میکروتن‌ها برای بهبود صداهای خود استفاده می‌کنند.

مثال:

Many traditional music styles employ microtones to enhance their sound.

معنی فارسی کلمه microtones

: معنی microtones به فارسی

فواصل صوتی کوچکنر از نیم پرده که در برخی سبک‌های موسیقی استفاده می‌شوند.