معنی فارسی microtransactions

B2

معاملات کوچکی که معمولاً در بازی‌ها برای خرید آیتم‌ها با مبلغ کم انجام می‌شوند.

Small financial transactions that usually occur in video games for purchasing virtual goods.

noun
معنی(noun):

A transaction for a very small amount of money (a micropayment)

example
معنی(example):

بسیاری از بازی‌های موبایل از میکروتراکنش‌ها برای تولید درآمد استفاده می‌کنند.

مثال:

Many mobile games use microtransactions to generate revenue.

معنی(example):

میکروتراکنش‌ها به بازیکنان این امکان را می‌دهند که اقلام درون بازی را با قیمت‌های پایین خریداری کنند.

مثال:

Microtransactions allow players to buy in-game items at low prices.

معنی فارسی کلمه microtransactions

: معنی microtransactions به فارسی

معاملات کوچکی که معمولاً در بازی‌ها برای خرید آیتم‌ها با مبلغ کم انجام می‌شوند.