معنی فارسی middle eastern
B2خاورمیانه، منطقهای که شامل کشورهای مختلف در خاور نزدیک و خاورمیانه است.
Relating to or characteristic of the countries and cultures of the Middle East.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
غذای خاورمیانه به خاطر طعمهای متنوعش معروف است.
مثال:
Middle Eastern cuisine is known for its diverse flavors.
معنی(example):
فرهنگ خاورمیانه تاریخ غنی و سنتهای پر جنب و جوش دارد.
مثال:
The Middle Eastern culture has a rich history and vibrant traditions.
معنی فارسی کلمه middle eastern
:
خاورمیانه، منطقهای که شامل کشورهای مختلف در خاور نزدیک و خاورمیانه است.