معنی فارسی middle-income

B1

کشور یا فردی که در رده درآمدهای متوسط قرار دارد، به این معنا که نه ثروتمند و نه فقیر است.

Referring to individuals or countries with an income that is between lower and higher income levels.

example
معنی(example):

آنها به یک خانواده با درآمد متوسط تعلق دارند.

مثال:

They belong to a middle-income family.

معنی(example):

بسیاری از کشورهای با درآمد متوسط در حال تجربه رشد اقتصادی هستند.

مثال:

Many middle-income countries are experiencing economic growth.

معنی فارسی کلمه middle-income

: معنی middle-income به فارسی

کشور یا فردی که در رده درآمدهای متوسط قرار دارد، به این معنا که نه ثروتمند و نه فقیر است.