معنی فارسی middlegames
B2بازیهای میانی به دوران میان بازیهای استراتژیک اشاره دارد که در آن یکی از ویژگیهای شطرنج عمیقتر میشود.
A phase in a game where players develop their positions and attack or defend vigorously.
- noun
noun
معنی(noun):
The period in a game between the opening and endgame.
example
معنی(example):
در شطرنج، بازیهای میانی میتوانند بسیار پیچیده باشند.
مثال:
In chess, middlegames can be quite complex.
معنی(example):
بازی میانی یک مسابقه معمولاً نتیجه نهایی را مشخص میکند.
مثال:
The middlegame of a match often determines the final outcome.
معنی فارسی کلمه middlegames
:
بازیهای میانی به دوران میان بازیهای استراتژیک اشاره دارد که در آن یکی از ویژگیهای شطرنج عمیقتر میشود.