معنی فارسی middleground

B1

زمینه میانی به بخشی از یک اثر هنری یا عکس اشاره دارد که بین پیش‌زمینه و پس‌زمینه قرار دارد.

The area in a visual composition that is neither the foreground nor the background.

example
معنی(example):

هنرمند از رنگ‌های زیادی در زمینه میانی نقاشی استفاده کرد.

مثال:

The artist used a lot of colors in the middleground of the painting.

معنی(example):

عناصر زمینه میانی به ایجاد عمق در یک عکس کمک می‌کنند.

مثال:

Middleground elements help create depth in a photograph.

معنی فارسی کلمه middleground

: معنی middleground به فارسی

زمینه میانی به بخشی از یک اثر هنری یا عکس اشاره دارد که بین پیش‌زمینه و پس‌زمینه قرار دارد.