معنی فارسی middleness

B1

میان‌داری به معنای وضعیت یا کیفیت بودن در مرکز یا میانه چیزها است.

The quality of being in the middle or central position.

example
معنی(example):

میان‌داری جاده با خط نقطه‌چین مشخص شده بود.

مثال:

The middleness of the road was marked by a dashed line.

معنی(example):

او در میانه انتخاب‌هایش راحتی یافت.

مثال:

She found comfort in the middleness of her choices.

معنی فارسی کلمه middleness

: معنی middleness به فارسی

میان‌داری به معنای وضعیت یا کیفیت بودن در مرکز یا میانه چیزها است.