معنی فارسی middlevelds
B2مناطق معتدل و حاصلخیز که معمولاً برای کشاورزی و باغداری مناسب هستند.
Fertile areas within a region, often used for agricultural purposes.
- NOUN
example
معنی(example):
میانهولدتها مناطق حاصلخیز در این ناحیه هستند.
مثال:
The middlevelds are fertile areas in the region.
معنی(example):
کشاورزان در میانهولدتها از خاک غنی بهره میبرند.
مثال:
Farmers in the middlevelds benefit from rich soil.
معنی فارسی کلمه middlevelds
:
مناطق معتدل و حاصلخیز که معمولاً برای کشاورزی و باغداری مناسب هستند.