معنی فارسی middle ways

B1

راه‌های میانه به روش‌ها یا رویکردهایی گفته می‌شود که در آن‌ها بهترین نتیجه‌ها از دو طرف مختلف به دست می‌آید.

Approaches that aim for compromise or balance between differing viewpoints.

noun
معنی(noun):

The middle of three paths.

معنی(noun):

An intermediate course (of action, policy etc) between two extremes; a compromise.

معنی(noun):

The midpoint of a person's life; middle age.

example
معنی(example):

یافتن راه‌های میانه می‌تواند اغلب به سازش منجر شود.

مثال:

Finding middle ways can often lead to compromise.

معنی(example):

در مذاکره‌ها، مردم اغلب به دنبال راه‌های میانه برای حل و فصل اختلافات هستند.

مثال:

In negotiations, people often seek middle ways to settle disputes.

معنی فارسی کلمه middle ways

: معنی middle ways به فارسی

راه‌های میانه به روش‌ها یا رویکردهایی گفته می‌شود که در آن‌ها بهترین نتیجه‌ها از دو طرف مختلف به دست می‌آید.