معنی فارسی the middle way
B2راه میانه به رویکردی فلسفی یا عملی اشاره دارد که در آن از افراط و تفریط فاصله گرفته میشود.
A path that advocates moderation and avoids extremes.
- NOUN
example
معنی(example):
مذهب بودایی پیروان را به دنبال کردن راه میانه برای یک زندگی متعادل آموزش میدهد.
مثال:
Buddhism teaches followers to seek the middle way for a balanced life.
معنی(example):
راه میانه از دیدگاههای افراطی پرهیز میکند و هماهنگی را ترویج میکند.
مثال:
The middle way avoids extreme views and fosters harmony.
معنی فارسی کلمه the middle way
:
راه میانه به رویکردی فلسفی یا عملی اشاره دارد که در آن از افراط و تفریط فاصله گرفته میشود.