معنی فارسی midwise

B1

به معنای به صورت متعادل و میانه، در تفسیر یا عمل به شکلی که افراط یا تفریط وجود نداشته باشد.

In a manner that is moderate or balanced; not extreme.

example
معنی(example):

او به طور میانه‌روانه به وضعیت نزدیک شد و هر دو طرف را متعادل کرد.

مثال:

He approached the situation midwise, balancing both sides.

معنی(example):

تفکر به‌طور میانه‌روانه در اتخاذ تصمیمات عادلانه کمک می‌کند.

مثال:

Thinking midwise helps in making fair decisions.

معنی فارسی کلمه midwise

: معنی midwise به فارسی

به معنای به صورت متعادل و میانه، در تفسیر یا عمل به شکلی که افراط یا تفریط وجود نداشته باشد.