معنی فارسی miggs
B1میگها، موجودات محلی که به شادی و نشاط معروفند.
Local creatures known for their joyfulness.
- OTHER
example
معنی(example):
میگها باعث شدند که همه لبخند بزنند.
مثال:
The miggs made everyone smile.
معنی(example):
ما میگها را در نزدیکی رودخانه بازی میکردند دیدیم.
مثال:
We saw the miggs playing near the river.
معنی فارسی کلمه miggs
:
میگها، موجودات محلی که به شادی و نشاط معروفند.