معنی فارسی milksoppery
C1حالت یا ویژگی فردی که به طور مفرط مطیع و ضعیف است.
A characteristic of being overly submissive or weak-willed.
- NOUN
example
معنی(example):
ملایمت او باعث شد که نتواند از خود دفاع کند.
مثال:
His milksoppery made it hard for him to stand up for himself.
معنی(example):
ملایمت اغلب به عنوان کمبود قضاوت در شخصیت دیده میشود.
مثال:
Milksoppery is often viewed as a lack of strength in character.
معنی فارسی کلمه milksoppery
:
حالت یا ویژگی فردی که به طور مفرط مطیع و ضعیف است.