معنی فارسی milksick

B1

احساس ناخوشی به دلیل مصرف بیش از حد شیر یا محصولات لبنی.

Feeling unwell due to an overconsumption of milk or dairy products.

example
معنی(example):

بعد از نوشیدن شیر خیلی زیاد، کمی احساس بیماری شیر کردم.

مثال:

After drinking too much milk, I felt a bit milksick.

معنی(example):

او بعد از تست شیر از بیماری شیر شکایت کرد.

مثال:

He complained of being milksick after the milk tasting.

معنی فارسی کلمه milksick

: معنی milksick به فارسی

احساس ناخوشی به دلیل مصرف بیش از حد شیر یا محصولات لبنی.