معنی فارسی milligrade

B1

واحدی برای اندازه‌گیری دما که برابر یک‌هزارم درجه است.

A unit of temperature equal to one-thousandth of a degree.

example
معنی(example):

دمای اندازه‌گیری شده به میلی‌درجه بود تا دقت بیشتری تضمین شود.

مثال:

The temperature was measured in milligrade to ensure precision.

معنی(example):

دانشمندان اغلب از میلی‌درجه برای بیان تغییرات بسیار کوچک دما استفاده می‌کنند.

مثال:

Scientists often use milligrade to express very small temperature changes.

معنی فارسی کلمه milligrade

: معنی milligrade به فارسی

واحدی برای اندازه‌گیری دما که برابر یک‌هزارم درجه است.