معنی فارسی millimilli
B1واژهای کمتر شناخته شده که به مقیاسهای بسیار کوچک اشاره دارد.
A theoretical metric term that describes one millionth of a millionth.
- OTHER
example
معنی(example):
میلیملی معمولاً در کاربردهای عملی به کار نمیرود.
مثال:
Millimilli is not commonly used in practical applications.
معنی(example):
در نظریه، میلیملی میتواند به یک میلیونیوم از یک میلیونیوم اشاره کند.
مثال:
In theory, millimilli could represent a millionth of a millionth.
معنی فارسی کلمه millimilli
:
واژهای کمتر شناخته شده که به مقیاسهای بسیار کوچک اشاره دارد.