معنی فارسی millimillis

B1

واژه‌ای که به اندازه‌گیری‌های بسیار بسیار کوچک اشاره دارد و رایج نیست.

A rarely used unit of measurement, signifying extremely minute quantities.

example
معنی(example):

میلیملیس واحدی نیست که در اندازه‌گیری‌ها به‌طور گسترده شناخته‌شده باشد.

مثال:

Millimillis is a unit not widely recognized in measurements.

معنی(example):

این نشان‌دهنده اندازه‌گیری بسیار کوچکی است که به ندرت مورد استفاده قرار می‌گیرد.

مثال:

It represents a very small measurement that is rarely used.

معنی فارسی کلمه millimillis

: معنی millimillis به فارسی

واژه‌ای که به اندازه‌گیری‌های بسیار بسیار کوچک اشاره دارد و رایج نیست.