معنی فارسی mimeographic
B1مربوط به میموگرافی یا روشهای چاپی آن.
Relating to or using the mimeograph process.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فرآیند میموگرافی به خاطر هزینه پایین خود متمایز است.
مثال:
The mimeographic process is distinct for its low cost.
معنی(example):
او از تکنیکهای میموگرافی برای پروژه هنریاش استفاده کرد.
مثال:
He used mimeographic techniques for his art project.
معنی فارسی کلمه mimeographic
:
مربوط به میموگرافی یا روشهای چاپی آن.