معنی فارسی mimeographically
B1به شیوهای که در آن میموگرافی استفاده میشود.
In a manner that pertains to the process of mimeography.
- ADVERB
example
معنی(example):
بروشورها به طور میموگرافی برای جشنواره تولید شدند.
مثال:
The pamphlets were mimeographically produced for the festival.
معنی(example):
او مواد چاپ شده میموگرافی را با همکلاسیهایش به اشتراک گذاشت.
مثال:
He shared mimeographically printed materials with his classmates.
معنی فارسی کلمه mimeographically
:
به شیوهای که در آن میموگرافی استفاده میشود.