معنی فارسی mimmation

B1

تحلیل و بررسی یا توضیح دادن یک وضعیت.

The act of analyzing or explaining a situation.

example
معنی(example):

تحلیل وضعیت اقتصادی باعث نگرانی است.

مثال:

The mimmation of the economy is causing concern.

معنی(example):

تحلیل او از وقایع بسیار قابل توجه بود.

مثال:

Her mimmation of events was quite insightful.

معنی فارسی کلمه mimmation

: معنی mimmation به فارسی

تحلیل و بررسی یا توضیح دادن یک وضعیت.