معنی فارسی minatorially
B1به طور بصری، به صورت کمّی یا عددی، برای بیان وضعیت یا ارزیابی چیزی استفاده میشود.
In a manner that is related to measurement or quantification.
- ADVERB
example
معنی(example):
کمیته به طور بصری درباره سیاست جدید بحث کرد.
مثال:
The committee minatorially discussed the new policy.
معنی(example):
محققان به طور بصری نتایج آزمایش را ارزیابی کردند.
مثال:
The researchers minatorially evaluated the results of the experiment.
معنی فارسی کلمه minatorially
:
به طور بصری، به صورت کمّی یا عددی، برای بیان وضعیت یا ارزیابی چیزی استفاده میشود.