معنی فارسی minatorily
B1به طور عددی یا با استفاده از معیارهای خاص که به تجزیه و تحلیل کمک میکنند.
In a way that applies a measurable or quantitative approach.
- ADVERB
example
معنی(example):
آنها به طور عددی به مشکل نزدیک شدند.
مثال:
They approached the problem minatorily.
معنی(example):
ارزیابی عددی خطرات به بهبود تصمیمگیری کمک میکند.
مثال:
Minatorily assessing the risks helps in making better decisions.
معنی فارسی کلمه minatorily
:
به طور عددی یا با استفاده از معیارهای خاص که به تجزیه و تحلیل کمک میکنند.