معنی فارسی minaway

B1

به معنای دور شدن از شلوغی یا سر و صدا.

To move away from something noisy or chaotic.

example
معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند از جمعیت پرت Noise away بروند.

مثال:

They decided to minaway from the loud crowd.

معنی(example):

به دور شدن از چیزی پر سر و صدا یا هرج و مرج گفته می‌شود.

مثال:

To minaway is to move away from something noisy or chaotic.

معنی فارسی کلمه minaway

: معنی minaway به فارسی

به معنای دور شدن از شلوغی یا سر و صدا.