معنی فارسی mincy
B1مینسی، به معنای کوچک و محبتآمیز، استفاده میشود برای توصیف چیزهایی که کوچک و دلنشین هستند.
Delicately small or dainty in appearance.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رستوران مینسی پاستای خوشمزهای سرو کرد.
مثال:
The mincy restaurant served delicious pasta.
معنی(example):
او جزئیات مینسی در اثر هنری را دوست دارد.
مثال:
He loves the mincy details in the artwork.
معنی فارسی کلمه mincy
:
مینسی، به معنای کوچک و محبتآمیز، استفاده میشود برای توصیف چیزهایی که کوچک و دلنشین هستند.