معنی فارسی mini-camps
B1چندین کمپ کوچک که برای فعالیتهای تفریحی و یادگیری تشکیل میشوند.
Multiple small camps organized for recreational and learning activities.
- NOUN
example
معنی(example):
مدرسه چندین مینیکمپ برای یادگیری در فضای باز برگزار کرد.
مثال:
The school organized several mini-camps for outdoor learning.
معنی(example):
مینیکمپها برای کودکان عالی هستند تا به اکتشاف طبیعت بپردازند.
مثال:
Mini-camps are great for kids to explore nature.
معنی فارسی کلمه mini-camps
:
چندین کمپ کوچک که برای فعالیتهای تفریحی و یادگیری تشکیل میشوند.