معنی فارسی minified
B1کلمهای که به وضعیت یا نتیجه مینفیکردن اشاره دارد.
Referring to a file that has undergone the minification process.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فایل جاوااسکریپت مینفیشده برای بهبود سرعت بارگذاری.
مثال:
The JavaScript file was minified to improve loading speed.
معنی(example):
فایلهای CSS مینفیشده کوچکتر هستند و سریعتر بارگذاری میشوند.
مثال:
Minified CSS files are smaller, making them load faster.
معنی فارسی کلمه minified
:
کلمهای که به وضعیت یا نتیجه مینفیکردن اشاره دارد.