معنی فارسی minifying

B1

فرایند کاهش اندازه فایل‌ها با حذف کاراکترهای غیرضروری.

The present participle form of the verb 'minify', referring to the action of making a file smaller.

example
معنی(example):

مینفی‌کردن می‌تواند زمان بارگذاری صفحات وب را به شدت افزایش دهد.

مثال:

Minifying can greatly enhance webpage loading times.

معنی(example):

توسعه‌دهنده در حال مینفی‌کردن دارایی‌ها برای پروژه است.

مثال:

The developer is minifying the assets for the project.

معنی فارسی کلمه minifying

: معنی minifying به فارسی

فرایند کاهش اندازه فایل‌ها با حذف کاراکترهای غیرضروری.