معنی فارسی minimalised

B1

به حداقل رسانده شده یا کاهش یافته به قابلیت‌های اصلی.

Reduced to the smallest or simplest state or amount.

verb
معنی(verb):

To reduce to a minimum.

example
معنی(example):

اثر هنری به حداقل رسانده شد تا بر روی موضوع مرکزی تمرکز کند.

مثال:

The artwork was minimalised to focus on the central theme.

معنی(example):

ویژگی‌های آن به حداقل رسیده‌اند تا تجربه کاربری تمیزتری به وجود آید.

مثال:

Its features have been minimalised for a cleaner user experience.

معنی فارسی کلمه minimalised

: معنی minimalised به فارسی

به حداقل رسانده شده یا کاهش یافته به قابلیت‌های اصلی.