معنی فارسی minimalising
B1کاهش یا کمینهسازی به معنای کاهش پیچیدگیها و فراوانیها به حداقل ممکن است.
The act of reducing or simplifying to the least number of elements.
- verb
verb
معنی(verb):
To reduce to a minimum.
example
معنی(example):
او بر کاهش وسایلش تمرکز کرد تا زندگیاش را سادهتر کند.
مثال:
She focused on minimalising her belongings to simplify her life.
معنی(example):
این طراح به خاطر کاهش طراحیهای پیچیده شهرت دارد.
مثال:
The designer is known for minimalising complex designs.
معنی فارسی کلمه minimalising
:
کاهش یا کمینهسازی به معنای کاهش پیچیدگیها و فراوانیها به حداقل ممکن است.