معنی فارسی minished
B1به معنای کاهش یافته یا کم شده است.
Having been made smaller or less in quantity or size.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ترسهای او پس از دریافت اطمینان کم شد.
مثال:
Her fears minished after she received reassurance.
معنی(example):
بعد از درمان، درد به طور قابل توجهی کاهش یافته بود.
مثال:
The pain had minished significantly after the treatment.
معنی فارسی کلمه minished
:
به معنای کاهش یافته یا کم شده است.