معنی فارسی minster

B1 /ˈmɪnstɚ/

رازگفت سلام، کلیسایی بزرگ و مهم که معمولاً در شهرهای بزرگ و دارای اهمیت مذهبی واقع شده‌است.

A large and important church, typically located in a major city.

noun
معنی(noun):

A monastic church.

معنی(noun):

A cathedral church without any monastic connection.

example
معنی(example):

آن کلیسای قدیمی در وسط شهر بلندا ایستاده بود.

مثال:

The old minster stood tall in the middle of the town.

معنی(example):

گردشگران برای تحسین معماری زیبای کلیسا به آنجا می‌روند.

مثال:

Tourists visit the minster to admire its beautiful architecture.

معنی فارسی کلمه minster

: معنی minster به فارسی

رازگفت سلام، کلیسایی بزرگ و مهم که معمولاً در شهرهای بزرگ و دارای اهمیت مذهبی واقع شده‌است.