معنی فارسی mintier

B1

به‌کار رفته برای توصیف چیزی که طعم یا عطر نعنا قوی‌تری نسبت به دیگر موارد دارد.

More flavorful or aromatic with mint than something else.

example
معنی(example):

این آدامس طعم نعنا قوی‌تری نسبت به آن یکی دارد.

مثال:

This gum is mintier than the other one.

معنی(example):

من ترکیب چای با طعم نعنا قوی‌تر را ترجیح می‌دهم.

مثال:

I prefer the mintier tea blend.

معنی فارسی کلمه mintier

: معنی mintier به فارسی

به‌کار رفته برای توصیف چیزی که طعم یا عطر نعنا قوی‌تری نسبت به دیگر موارد دارد.