معنی فارسی mintmaking
B1فرآیند تولید سکه و دیگر اشیای مشابه، شامل مراحل مختلف و فناوریهای خاص.
The process of producing coins or similar items, involving various detailed steps.
- NOUN
example
معنی(example):
فرآیند ساخت سکه شامل چندین مرحله دقیق است.
مثال:
The process of mintmaking involves several detailed steps.
معنی(example):
ساخت سکه با پیشرفت فناوری در طول سالها تغییر کرده است.
مثال:
Mintmaking has evolved with technology over the years.
معنی فارسی کلمه mintmaking
:
فرآیند تولید سکه و دیگر اشیای مشابه، شامل مراحل مختلف و فناوریهای خاص.