معنی فارسی minuscular
B1مینیسکول، به معنای نوشتار کوچکی که غالباً دشوار به خواندن است.
Referring to very small or tiny letters or text.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
متن مینیسکول بدون عینک سخت به نظر میرسید.
مثال:
The minuscular text was difficult to read without glasses.
معنی(example):
خط مینیسکول او باعث شد یادداشتها سخت خوانده شوند.
مثال:
Her minuscular handwriting made the notes hard to decipher.
معنی فارسی کلمه minuscular
:
مینیسکول، به معنای نوشتار کوچکی که غالباً دشوار به خواندن است.