معنی فارسی minutary
B1مینوتاری، به معنای جزئیات بسیار کوچک و دقیق که معمولا در بررسیها مورد توجه قرار میگیرد.
Characterized by or involving minute details; very small or minor.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جزئیات مینو تری در گزارش برای درک مهم بودند.
مثال:
The minutary details in the report were crucial for understanding.
معنی(example):
او بر جنبههای مینو تری پروژه تمرکز کرد.
مثال:
He focused on the minutary aspects of the project.
معنی فارسی کلمه minutary
:
مینوتاری، به معنای جزئیات بسیار کوچک و دقیق که معمولا در بررسیها مورد توجه قرار میگیرد.