معنی فارسی miracular
B1به معنای مرتبط با معجزه یا شگفتانگیز.
Relating to or resembling a miracle.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بهبودی او واقعاً معجزهآسا بود و همه پزشکان را شگفتزده کرد.
مثال:
Her recovery was truly miracural, surprising all the doctors.
معنی(example):
آن رویداد معجزهآسا سرنوشت زندگی آنان را تغییر داد.
مثال:
The miracural event changed the course of their lives.
معنی فارسی کلمه miracular
:
به معنای مرتبط با معجزه یا شگفتانگیز.