معنی فارسی miramolin
B1موجودی افسانهای که در داستانها به آن اشاره شده و خصوصیات خاصی دارد.
A mythical entity often referenced in narratives with unique attributes.
- NOUN
example
معنی(example):
میرامولین معمولاً به عنوان یک موجود افسانهای در نظر گرفته میشود.
مثال:
Miramolin is often regarded as a mythical creature.
معنی(example):
افسانههای مربوط به میرامولین به جذابیت مرموز آن میافزاید.
مثال:
Legends about the miramolin add to its mysterious charm.
معنی فارسی کلمه miramolin
:
موجودی افسانهای که در داستانها به آن اشاره شده و خصوصیات خاصی دارد.