معنی فارسی mirandous

B1

چیزی که شگفت‌انگیز یا معجزه‌آسا به نظر می‌رسد.

Something that seems amazing or miraculous.

example
معنی(example):

دستاوردهای او به طور کامل معجزه‌آسا به نظر می‌رسید.

مثال:

Her achievements seemed absolutely mirandous.

معنی(example):

طبیعت معجزه‌آسا کارهای آنها همه را تحت تأثیر قرار داد.

مثال:

The mirandous nature of their work impressed everyone.

معنی فارسی کلمه mirandous

: معنی mirandous به فارسی

چیزی که شگفت‌انگیز یا معجزه‌آسا به نظر می‌رسد.