معنی فارسی miry

B1 /ˈmaɪ(ə)ɹi/

پر از گل، لجن‌آلود، یا دارای حالت مرطوب و لغزنده.

Wet and muddy, often making movement difficult.

adjective
معنی(adjective):

Relating to a mire; swampy, boggy.

example
معنی(example):

پس از باران سنگین، مسیر گل‌آلود بود.

مثال:

The path was miry after the heavy rain.

معنی(example):

او هنگام راه رفتن از زمین گل‌آلود اجتناب کرد.

مثال:

She avoided the miry ground as she walked.

معنی فارسی کلمه miry

: معنی miry به فارسی

پر از گل، لجن‌آلود، یا دارای حالت مرطوب و لغزنده.