معنی فارسی mis-

B1

پیشوندی برای بیان نادرستی یا اشتباه در واژه‌ها.

A prefix indicating incorrectness or error.

example
معنی(example):

او در پروژه یک محاسبه نادرست انجام داد.

مثال:

He made a miscalculation on the project.

معنی(example):

در طول جلسه، سوءتفاهمی پیش آمد.

مثال:

Miscommunication occurred during the meeting.

معنی فارسی کلمه mis-

: معنی mis- به فارسی

پیشوندی برای بیان نادرستی یا اشتباه در واژه‌ها.