معنی فارسی misadventure
B1ماجراجویی ناموفق، به تجربهای اشاره دارد که در آن فرد با مشکلات یا خطرات غیرمنتظرهای روبهرو میشود.
An instance of an adventure that goes wrong, often leading to unexpected difficulties.
- noun
noun
معنی(noun):
An accidental mishap or misfortune.
example
معنی(example):
آنها در حین پیادهروی در کوهها یک ماجراجویی ناموفق داشتند.
مثال:
They had a misadventure while hiking in the mountains.
معنی(example):
ماجراجویی ناموفق او در جشنواره به یک داستان خندهدار تبدیل شد.
مثال:
His misadventure at the festival became a funny story.
معنی فارسی کلمه misadventure
:
ماجراجویی ناموفق، به تجربهای اشاره دارد که در آن فرد با مشکلات یا خطرات غیرمنتظرهای روبهرو میشود.